loading...
پایگاه تفریحی پارمیس
نوید مسائلی بازدید : 40 سه شنبه 21 بهمن 1393 نظرات (0)

ادبیات بعضی از خانمها هنگام زمین خوردن آقایان¤
دوران نامزدى : الهى بمیرم چیزیت که نشد !
١سال بعد ازازدواج : عزیزم بیشترمواظب باش ! ٣سال بعد:مگه کورى جلوپات رونگاه کن!
۵ سال بعد:آخیش دلم خنک شد.
١٠سال بعد:بخوری زمین که بلند نشی به حق علی

نوید مسائلی بازدید : 37 دوشنبه 13 بهمن 1393 نظرات (0)

عشق یعنی…
اینقدر کسـی رو دوس داشـته باشـی که...
پیر شدن با اون رو بپـذیری!!!


من عاشـــــــــق نیستم!
فقط گاهی… حرف تو که میشود دلم…
مثل اینکه تـــــــــب کند گــــــــرم و ســـــــــرد میشود
توی سیــــــــنه ام چـــــــــنگ می زند آب میشود…


نیلوفرانه دوستت می دارم . . .
من درست مثل خودم ، هنوز و همیشه دوستت می دارم !


زندگی باید کرد،
گاه با یک گل سرخ،
گاه با یک دل تنگ،
گاه با سوسوی امیدی کمرنگ،
گاه باید خندید برغمی بی پایان،
لحظه هایت بی غم،
روزگارت آرام


چه زیباست خیالی که تو را ازآن همه فاصله می آورد به: ‎کلبه تنهایی ام.


نه از سرم می افتی
نه از چشمم
کجای دلم نشسته ای
که جایت این قدر امن است ؟


سخت ترین کار دنیا
بی محلی کردن به کسیه که
با تمام وجود دوسش داری...........


چه زیباست که تو تنها نیاز من باشی
و چه عاشقانه است که تو تنها آرزویم باشی
و چه رویایی است، این لحظه های ناب عاشقی
و من همه زیبایی عاشقانه و رویایی را با فقط تو حس می کنم


این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است، من اما نگرانم
ای عشق! مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم


از عطر نگاه باغ ها دانستم

نام دگر بهار ، لبخند خداست …


من بیصداترین فریادهارابرایت میفرستم تابدانی هنوزم ب یادتم!


جلوتر از من نرو شاید دنبالت نیومدم
پشت سرم نیا شاید راه رو بلد نباشم
همراهم باش و کنارم قدم بزن


ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ

ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ

ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ...


از تو که حرف میزنم
همه ی فعل هایم ماضی اند
حتی ماضی بعید
ماضی خیلی خیلی بعید
کمی نزدیک تر بنشین
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است.


درست وسط پیشانی ات میشود قبله گاه من
بوسه هایم را همانجا حواله ات میکنم


بیخیال من نشو حتی اگر مرده باشم...
زنده ام میکند نفس های مهربان تو...


میگن : لحظه ای که به شدت احساس تنهایی میکنی ، حتما یکی دلتنگته …
تو که دلتنگ من نیستی ، اما من هر دم دلتنگتم


حکایت کنگر خوردن و لنگر انداختن است
حضور خاطراتت در وجود من


دوستت دارم:هدیه ایست که هرقلبی فهم گرفتنش را ندارد. . .قیمتی دارد که هر کسی توان پرداختش را ندارد . . .جمله کوتاهیست که هرکسی لیاقت شنیدنش را ندارد . .بی شک تو تنها لایق این هدیه هستی.


باید ماند و به تـــــــو ثـــــــــابت کرد
با مـــــــــوی سپیـــد هم زیـــــــــبایی . . .


سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا برجاست
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست


دل آرام را بی تاب میکنی، دل بی تاب را آرام آخرش نگفتی: تو، دردی یا درمان؟


دل نزد تو است اگرچه دوری ز برم
جویای توام اگرنپرسی خبرم
خالی نشود خیالت ازچشم ترم
درقلب منی اگرچه جای دگرم


پفک نخور شوربشی/یه وقت ازم دور بشی/لیمو نخور ترش کنی/منو فراموش کنی/ آدامس بخور باد کنی/ همش منو یاد کنی!!!

نوید مسائلی بازدید : 51 دوشنبه 13 بهمن 1393 نظرات (1)

هیچ وقت امیدتونو از دست ندین
کپک هیچ وقت فکر نمیکرد پنی سیلین بشه !
.

.

.

یه توصیه ی علمی به آقایونی که میخوان برن خواستگاری
به مادر عروس بگین من فکر کردم شما خواهر بزرگترشین!
یعنی تأثیری که این جمله داره، کتاب های…و….و… در قبولی کنکور نداره
.

.

.

توی عربستان وقتی هوا دو نفره است هیچ کار خاصی نمیکنن
منتظر میشن هوا پنج نفره بشه تا با همسرشون برن بیرون
.

.

.
شبا ۹۹ درصد مغزم موافقه بخابم
اما اون یک درصد باقیمونده میگه بیا در مورد اینکه چرا پنگوئنا زانو ندارن فکر کن !

.

.

.

ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺭﻓﻴﻘﻤﻮ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ
ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ : الاااااغ …
۶ ،۷ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ
این آمار واسه کشورمون فاجعس !!

.

.

.

اونقدری که من تو بچگی تو کابینتا دنبال جعبه شیرنی گشتم
تو زندگی دنبال نیمه گمشدم نگشتم ، بعضی موقع ها هم جعبه رشته آش اشتباه میگرفتم

.

.

.

مشکلات اقتصادی تو خونه ی خیلیا موج میزنه
لامصب تو خونه ی ما قر میده
.

.

.

یه شب کل خونواده دور هم جمع شده بودیم داشتیم تلویزیون میدیدیم
که یهو یه بچه رو نشون داد که پستونک دهنش بود، بابام یهو زد زیر خنده! گفتم چرا میخندى؟
گفت یاد بچگیات افتادم، هر وقت گریه مى کردى، شست پامو مى کردم تو حلقت
چون شور بود خوشت میومد ، ساکت میشدى !
.

.

.

از یارو میپرسن : تو از زنت میترسی؟
میگه:چرا باید بترسم؟
لباسارو شستم
اتومو کردم
غذامو پختم
ظرفامو شستم
شیشه ها رو تمیز کردم
زیر بچه رو هم عوض کردم
اونی که کاراش مونده باید بترسه !

 

نوید مسائلی بازدید : 55 یکشنبه 12 بهمن 1393 نظرات (1)

حتی اگر حرفی نبود ؛
شماره‌ام را بگیر و فقط بخند..
وقتی می‌خندی ،
زمان می‌ایستد ..
و در زیر پوست‌ام انگار
پرنده‌ای‌ست که برای رهایی پرپر می‌زند

 

 

ازبچگی به من اموختندهمه رودوست بدارم حال که بزرگ شدم ام وکسی رودوست می دارم
میگویند:فراموش کن

 

مــن و بــاران بـانو
به باران بانو
دیگر به یک دنیا نخواهم داد جایت را
من دوست دارم زندگی با دست‌هایت را…

درباره ما
به وبسایت ما خوش آمدید نویسنده: نوید مسائلی 19 ساله از اصفهان دارای مدرک دیپلم طراحی سایت و فوق دیپلم نرم افزار کامپیوتر و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی کامپیوتر می باشم از اینکه سایت ما را انتخاب کردید بسیار سپاس گزاریم با تشکر فراوان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 381
  • کل نظرات : 103
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 62
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 114
  • بازدید ماه : 561
  • بازدید سال : 4,655
  • بازدید کلی : 71,231